وقتي كه كريس ديبرگ هم نميداند چه بگويد
همه چيز از پخش شدن خبر حضور كريس ديبرگ در ايران آغاز شد، طبق معمول عادت ما ايرانيان، هر كس در روزنامه، خبرگزاري، وبلاگ و ... نظر شخصي خود را در مورد او و آثارش بيان كرد. از خبرگزاريهاي دولتي بگيريد تا وبلاگهاي سياسي و ...
حس حسادت خيلي از خوانندهها و موسيقيدانان ايراني هم گل كرد و براي جلوگيري از حضور او در ايران چه داستانها كه از قول او نقل نكردند.
اين كه يك خواننده مطرح بين المللي قرار است در ايران حضور پيدا كند و خواندن او براي مردم ايران حلال شمرده شده و مسئولان وزارت ارشاد هيچ گونه مخالفتي با اين مساله ندارند، آنقدر خوشحال كننده بود كه كمتر كسي باور ميكرد.
به دليل اينكه اگر كمي به گذشته برگرديم، برخوردهاي مختلفي را با اساتيد بنام موسيقي ايران در كشور خودمان خواهيم ديد، همين كه استادي چون شجريان تا چندي پيش اجازهي پخش صداياش را از رسانهي ملي نميداد، نشانهي برخوردهاي بد و نامناسب مسئولان با وي بود...
همه چيز براي ورود كريس دي برگ در ايران حاضر بود. تا جايي كه طي مصاحبهاي كه او با شبكهي تلويزيونى الجزيره داشت گفت: من دعوت شده ام كه به ايران بروم و مىدانم خيلىها هستند كه مايل نيستند اين سفر انجام شود، اما من بايد به آنها بگويم كه ما، يعنى من و دوستانام، به سياست كارى نداريم. ما مىدانيم كه وضعيت در آنجا (ايران) چهگونه است. وضع هر دو طرف را مىدانيم. قرار نيست برويم آنجا كه دنيا و فرهنگ را تغيير دهيم. من مىروم كه براى مردم بخوانم و نه رهبران. تنها براى اينكه به مردم نشان دهيم كه در اين مورد جدى هستيم، اواخر ماه مه براى چند روز به اين كشور سفر خواهم كرد، براى اينكه بدانم وضعيت چهگونه است و بعد ارزيابى كنيم كه آيا مىتوانيم كنسرت داشته باشيم يا نه.
براي تمام دست اندكاران مطبوعات، شركت در نشست خبري اين موسيقيدان بسيار جالب به نظر ميرسيد تا جاييكه او به ايران آمد و روز موعود فرا رسيد.
اما خبرنگاران در لحظهي ورود به جلسهي مطبوعاتي، با فرمي روبهرو شدند كه آنرا تحقير و توهين ميدانستند و تعدادي از آنها به همين دليل جلسه را ترك كردند.
به هرحال جلسه برگزار شد و كريس دي برگ از حضور در ايران ابراز خوشنودي كرد و قرار شد كه اين كنسرت در ايران همراه با گروه آريان اجرا شود، اما هنوز هيچ درخواست كتبي از سوي برگزار كنددهگان اين كنسرت به وزارت فرهنگ و ارشاد نشده بود، اما به گونهاي حيرت آور، همه به اين اميد بودند كه با برگزاري آن موافقت خواهد شد.
قسمت بد ماجرا اين است كه فردي چون كريس دي برگ از دور بيايد و بدون اينكه از جريانهاي داخلي باخبر باشد براي اينكه اجازه اجراي كنسرت را از مسئولان ايراني بگيرد، مدح وزارت فرهنگ و ارشاد را بگويد. فكر ميكنم كريس دي برگ از لغو كردن اكران فيلمهايي مثل سنتوري و ... و يا مجوز ندادن به اجراهاي افرادي چون محسن نامجو و مجوز ندادن به كتابها ي ايراني و ... خبر ندارد كه اين چنين مدح مسئولان را ميگويد.
پس از برگزاري كنفرانس خبري، كريس دي برگ به همراه همراهاناش ايران را ترك كرد و در مقابل موضع گيري روزنامههاي خارجي گفت: من در ايران نشانهاي از حضور يك بدنهي قوي و بزرگ دولتي كه به مردم فشار وارد كند، نميبينم؛ آنچه كه مشخص است، آزادي است. من كاملا در ايران احساس امنيت ميكنم؛ درحقيقت در اينجا از برخي نقاط لس آنجلس و لندن احساس امنيت بيشتري دارم.
نميدانم او اين حرفها را با چه پشتوانهاي به زبان آورده است و چهگونه پس از حضور چند روزه در ايران، اينجا را امن تصور كرده است و دربارهي وضعيت فرهنگي ايران صحبت كرده است!!!
اگر از تمام اين حرفها بگذريم نوبت به اظهار نظر رسانههاي دولتي از جمله رجانيوز به نقل از ايرنا دربارهي اين خواننده ميرسد كه ميگويد: كريس دي برگ خواننده محبوب منافقان است.
نميدانم پس از اينكه او اين همه دربارهي وضعيت فرهنگي ايران خوب سخن گفته، چه مشكلي براي اين تنگ نظران باقي ميماند كه هر حركتي را به منافقان و ... ميچسبانند.
كريس دي برگ هم كه نمي داند با مردم ايران از كدام در سخن بگويد، پس از شنيدن اين سخنان متعجب شده و مي گويد:«من و كني تامسون، مدير برنامههايام، تا به حال با «آقايي»[!] به اسم مريم رجوي از گروهي كه شما به آنها مجاهدين ميگوييد ديدار نكردهايم و من هرگز چيزي در خصوص اين شخص يا گروهي كه شما ميگوييد، نشنيدم . به بيان ساده كاملا مشخص است كه قضاياي ساختهگي وجود دارد كه قصد دارد برنامهي خوبي را كه ما براي شهروندان جمهوري اسلامي ايران در نظر گرفتهايم ،خراب كنند و اميدوارم كه اينجا پايان همين ماجرا باشد».
خدا به خير بگذراند، اگر موافقت مسئولان ايران براي اجراي اين خواننده در ايران توانسته بود كمي اعتبار ايران را در زمينهي فرهنگي بالا ببرد، اين حرفهاي دروغين و شايعه پراكنيها به گونهاي است كه آبروي ايرانيان را بيشتر در خطر مياندازد. فقط كافي است تا او نيز از اجراي برنامه در ايران پشيمان شود.
هنوز نميدانيم از نظر دولت جمهوري اسلامي ايران تا روز اجراي كنسرت، كريس دي برگ را مقدس بدانيم يا يك منافق كه از اسرائيل دستور ميگيرد.
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی