هوای تازه

۱۳۸۷ تیر ۴, سه‌شنبه

تئاتر انقلاب،انقلاب تئاتر


هنر تئاتر در تمام كشورهاي دنيا به شاخه‌هاي گوناگوني تقسيم مي‌شود كه يكي از مهم‌ترين بخش‌هاي آن تئاتر انقلابي است. تئاتر انقلابي در ايران پس از انقلاب شكل گرفت .
نمايش‌نامه‌نويسي در ايران پس از انقلاب 57، فراز و فرودهاي فراواني را پشت‌ سر گذاشته است كه همه دلايل آن به هنر جوان نمايش‌نامه‌نويسي مربوط نمي‌شود.

در مورد انقلاب و تئاتر انقلابي، با توجه به اين‌كه رشد کمی و کیفی تئاتر مذهبی در سال‌های اخیر چشم گیرتر بوده است، مي‌توان گفت همه‌ي هنرها ، به خصوص تئاتر، بزرگ‌ترين نقش را در آگاهي عمومي و زمينه‌سازي براي انقلاب‌ها ايفا مي‌كنند. پیش از انقلاب اسلامی،‌ تئاتر مذهبی آهسته آهسته و کم‌رنگ از سوی برخی از هنرمندان کشورمان پی‌گیری می‌شد كه این حرکت خودجوش كه در آن دوران به هيچ وجه سفارشي نبود، پس از انقلاب 57 ايران، از طریق مساجد، کانون‌های فرهنگی مذهبی،‌ مدارس و بسیج و سپاه و حوزه‌ي هنری تبلیغات اسلامی پي‌گيري شد وتوانست به رشد كمي بسياري دست پيدا كند. در این دوره‌ي زماني، مطرح شدن مسایل مذهبی ملاک بود و تئاتر راهي بسيار مناسب براي آموزش احکام و فرامین دینی به عموم بود. بنابراین تئاتر مذهبی آغازین پس از انقلاب، کاملاً ساده و آموزشی بود تا در فضای مذهبی باز آن زمان، هر آن‌چه پیش از انقلاب ممنوع شده بود به عنوان شعائر مذهبی در اختیار عموم قرار دهد. در زمان جنگ، باورهای مذهبی مانند ایثار،‌ جهاد، ‌شهادت و ...جزء مضامین تئاترهای مذهبی شدند، تا از این طریق آدم‌ها برای حضور در جنگ آماده‌گی ذهنی و روانی بیش‌تری پیدا کنند. تعداد این آثار زیاد بود و در هر مدرسه و مسجد و جبهه‌ای می‌شد این نوع کارها را با حضور رزمنده‌گان،‌ دانش‌آموزان،‌ دانش‌جویان و ... دید. این نوع تئاتر، اثري ساده و مردمی شده بود و در بین توده‌ها به دنبال اهداف انقلابی و تبلیغی بود و رفته رفته با پایان گرفتن جنگ از رونق افتاد. اما هنوز هم رگه‌هایی از آن‌را در تئاتر دفاع مقدس می‌بینیم، که شاید این بار ساده‌گی و آموزشی بودن و تبلیغی شدن‌اش جزو آسیب‌های آن به شمار آید. اما روزگاری جزو لاینفک آن تئاترها به شمار می‌آمد.
مي‌توان برداشت كرد كه پيش‌رفت در همه چيز به خصوص هنر، نتيجه‌ي تحولات مثبت جامعه و انقلاب هاست كه هنر تئاتر نيز از اين جريان برخوردار مي‌شود. تئاتر انقلابي، مذهبي، دفاع مقدس و ... پس از پيروزي انقلاب اسلامي به اوج شكوفايي خود دست پيدا كرد. البته هميشه تئاتر متاثر از يك جريان سياسي اجتماعي نيست بل‌كه گاهي خود تئاتر نيزمي‌تواند جريان ساز باشد، كه در طول تاريخ پس از انقلاب، شاهد اين گونه آثار بوده ايم.
ارائه دادن تعريفي مشخص براي تئاتر انقلابی كاري بسيار دشوار است، به دليل اين‌كه تفاوت در هويت انقلاب‌ها، ما را در ارائه‌ي يك تعريف واحد از تئاتر انقلاب دچار مشكل مي‌كند اما در يك تعريف كلي مي‌توان گفت كه تئاتر انقلاب، تئاتري است كه بر مبناي بستري سياسي، فلسفي و ايدئولوژيك نقش خود را در آگاهي بخشي ، تبيين اصول انقلاب و ترويج انديشه‌هاي انقلاب در بستر مبارزه جويانه ايفا مي‌كند.

پس از گذشت ساليان متمادي از انقلاب‌ها مي‌توانيم به معیارها و شروطی برای انقلابی بودن تئاتراشاره كنيم. شرط اول و از همه مهم‌تر اين‌گونه آثار، وجود نیروهایی است که ضرورت انقلاب را ايجاد كند و در مقابل آن‌ها نيروهايي كه براي بروز اشكال در كار گروه اول اعتراض كنند به طوري كه امكان مصالحه بين دو نيروي ياد شده وجود نداشته باشد.
اگر تئاتربه معني واقعي در جامعه‌اي وجود داشته باشد و مردم آن‌جا قابليت‌هاي آن‌را بشناسند و در كنار آن‌ها هنرمنداني معتقد و متعهد به انقلاب حضور داشته باشند، تئاتر انقلاب مي‌تواند از رشد كمي و كيفي بيش‌تري برخوردار شود.

چيزي كه در اين ميان ايجاد مشكل مي‌كند اين است كه اکثرمتون نمایشی انقلابي بر اساس تجربیات ذهنی خود هنرمندان است و شناخت دقیق ازانقلاب و انقلابيون که چند لایه و پیچیده هستند به وجود نیامده كه اين امر مي‌تواند لطمه‌اي بزرگ بر پيكر اين‌گونه‌ي تئاتري وارد كند.

در هر صورت در تمام جوامع، همان‌گونه که در زمان انقلاب و پس از آن هنرهای آن‌ها، متاثر از انقلاب می‌شود و سرودهای انقلابی و فیلم‌هایی دراین باره و ... اوج می‌گیرد، در ایران نیز این اتفاق افتاد اما نکته‌ي قابل توجه در این میان این است که باید توجه کنیم که این گونه آثار در زمان شکل‌گیری انقلاب ها و مدت کوتاهی پس از آن به دلیل بازسازی و عینیت بخشیدن به خاطره‌های آن دوران می‌تواند بسیار قابل توجه باشد، اما زمانی که مدت زیادی از روی آن می‌گذرد و در مفهوم و محتوای آن‌ها تغییری رخ نمی‌دهد وکارگردانان از همان شعارهای پیش و پا افتاده و تکراری استفاده می‌کنند، وضع به گونه‌ای دیگر می‌شود و همان طور که شاهد هستیم، باعث دفع کردن مخاطب می‌شود به گونه‌ای که مدیران و متولیان فرهنگی سعی می‌کنند تا نقش آن‌را پر رنگ تر کنند، غافل از آن‌که نمی‌دانند باید تغییراتی اساسی در اندیشه‌های خود ایجاد کنند تا بتوانند مشکل کم بودن مخاطب خود را حل کنند.











0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]



<< صفحهٔ اصلی


 
Free counter and web stats Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com